فرزندانِ ژنرال سلیمانی را به خاک و خون کشیدند

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، ژنرال قاسم سلیمانی فرماندهِ جبهه مقاومتِ خاورمیانه و غرب آسیا در مقابل تروریسمِ تکفیری _ وهابی _ سعودی با پشتیبانیِ اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل و آمریکا؛ بود.

حال او رفته و فرزندانش در گوشه ای از جغرافیای مقاومت در منطقهِ خاورمیانه و غرب آسیا در افغانستان هرازچندگاهی قربانیِ تروریسم و خشونتِ وهابی_سعودی از سوی گروه هایی همچون طالبان، القاعده و داعش می شوند.

سربازِ مردم ایران، فرمانده جبهه مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا “ژنرال قاسم سلیمانی”

در جدیدترین نمونه چند روز پیش مدرسه دخترانه سیدالشهدا در کابل مورد حمله تروریستی قرار گرفت و بیش از ۶۰ دختر دانش آموز از شیعیانِ قوم هزاره کشته و به شهادت رسیدند.

بیتابیِ مادرِ یکی از دخترانِ بازمانده از عملیات تروریستی در مدرسه دخترانه در کابل

دولت افغانستان هم همچون نمونه های پیشین به صدور بیانیه و محکومیتِ حادثه! بسنده کرد و البته از کشورهای خارجی، جامعه جهانی و سازمان های بین المللی حقوق بشر که حتی در محکومیتِ از بین رفتنِ محیط زیستِ مرجان های دریایی نیز بیانیه های تند و تیز می دهند، هیچ صدایی برنخواست؛ انگار نه خانی رفته نه خانی آمده است!

حمله تروریستی به مدرسه دختران در کابل

در این شرایط که به نظر می رسد نوعی “نسل کشیِ هدفمند و تدریجی” در قومِ هزاره و شیعیان افغانستان که از ریشه ایرانیان هستند در این کشور به راه افتاده است، و از دولت جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه نیز اقدام عملی دیده نشده است؛ ضروری ست سپاه قدس وارد عمل شده و به دولت فاسد، وابسته و مزدور اشرف غنی در افغانستان هشدار دهد بیش از این کشتار برادران و خواهران خونی و دینی در افغانستان را تحمل نخواهد کرد.

در این زمینه اولین گزینه، کمک گرفتن از لشگر سرافراز فاطمیون است که از مجاهدان افغان تشکیل شده و مشغول جهاد و مقابله با تروریست های تکفیری_وهابی در خطِ مقدَّمِ سوریه هستند.

لشکر فاطمیون می تواند به سرعت به کمک برادران و خواهرانِ خونیِ خود در افغانستان شتافته و با در دست گرفتن مسوولیتِ تامین امنیت آنها، بیش از این اجازه نسل کشی و ترور هدفمند و متوالیِ شیعیان در افغانستان را ندهد.

تروریست ها دارای ایدئولوژی وهابی _ تکفیری هستند

در این زمینه پرسش ساده و بسیار بدیهی این است: در دنیایی که آمریکا از آن سوی کره زمین به بهانه کمک به هم پیمانانِ کُرد خود! به سوریه و عراق لشکرکشی می کند؛ آیا ایران حقِّ کمکِ مشروع و دفاع از هم خونان، هم ریشه گان، هم دینان و برادران و خواهران خود در کشور همسایه که تا ۱۷۰ سالِ پیش جزئی از سرزمینِ ایران بودند را ندارد!؟

چرا هرازچندگاهی برادران و خواهران ما در افغانستان باید سلاخی شوند و ما تنها نظاره گر باشیم در حالیکه کشوری همچون ترکیه هم اکنون به بهانه دفاع از اقوامِ ترک! به تمامیتِ ارضی کشورهای سوریه و عراق تجاوز و رسما بخشی از این کشورها را اشغال کرده است و به بهانه دفاع از کشور آذربایجان در جنگ با ارمنستان، این کشور را با اکثریت شیعه نشینش عملا به مستعمره خود به عنوان “سلطانِ نو عثمانی” تبدیل کرده است.

اگر ژنرال قاسم سلیمانی زنده بود به عنوان استراتژیست و بنیانگذارِ جبهه مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا در این رابطه چه می کرد!؟

این وضعیت در حالی ست که در تمام عملیاتهای تروریستی در افغانستان، اقوام هزاره و بعضا تاجیک (نزدیک به ایران) مورد حمله قرار می گیرند و هیچ گاه قوم پشتون (خواستگاه و تامین کننده نیروهای طالبان) که نزدیک به کشورهایی همچون پاکستان و عربستان سعودی و دارای ایدئولوژیِ وهابی_سعودی هستند، مورد حمله قرار نگرفته است.

تروریست ها می گویند با کشتنِ شیعیان به “بهشت” می روند

باید توجه کرد که در دنیای امروز در صحنه بین الملل، توازنِ قوا و به زبانِ ساده، “قانون جنگل” حاکم است و قوی ضعیف را می کشد. در چنین شرایطی چه کسی باید از شیعیانِ مظلوم افغانستان حمایت کند!؟ آیا اینها از نسل ما و جدا شده از مام وطن نیستند!؟

اگر از آنها دفاع نکنیم و این نسل کشیِ تدریجی ادامه یابد، به زودی جای آنها را نسلی از پشتون هایی با ایدئولوژیِ تکفیری_وهابیِ ایران ستیز خواهد گرفت که معتقدند با کشتن هر رافضی (شیعیان ایران)، به بهشت وعده داده شده نزول خواهند کرد…

مماشات با تروریست ها در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران (درونِ مرزهای جغرافیایِ فرهنگی و معنویِ ایرانِ بزرگ) چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت!؟