• کد خبر: ۲۵۶۵۰
  • ۱۴۰۰-۰۶-۲۰ - : ۱۸:۰۱
۱ ملت، ۱ وطن، ۱ سرنوشت

“مقاومت”؛ سرنوشتِ محتومِ ایران و افغانستان است

مردم افغانستان مظلوم ترین مردم جهان هستند؛ مردمی که از ۲ طرفِ دعوا در جهانِ امروز ضربه خورده اند، چه قدرتهای جهانی که داعیه دارِ دموکراسی و آزادی در جهان هستند و چه خُرده کشورهای فقیری که زادگاه و مامنِ نفرت پراکنان و بنیادگرایانِ اسلامیِ سلفی_تکفیری هستند

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، مردمِ افغانستان را سرنوشتی همچون برادران و خواهران شان در “ایران”، در انتظار بود…

هر ۲ ملت از “شرق” و “غرب” ضربه خوردند و در دنیای حاضر، هیچ دوست و همراهی به معنای واقعیِ کلمه، ندارند!

در افغانستان مردم به یک باره با آمریکایی مواجه شدند که پس از ۲۰ سال حضور در کشورشان و وعده های آن چنانی از دموکراسی و آزادی، ناگهان آنها را در دامانِ طالبان، رها کرد و رفت.

آمریکا پس از ۲۰ سال انزوای سیاسی_بین المللی_نظامیِ طالبان؛ با راه انداختن سیرکِ مذاکرات “دوحه” با گروه تروریستی طالبان در ۲ سالِ گذشته، زمینه مشروعیت بخشیِ سیاسی و به دنبال آن احیایِ نظامی و بعد، بین المللی طالبان در افغانستان را فراهم کرد.

مردم افغانستان پس از ناامیدی از آمریکا دست یاری به سوی اروپا و سازمان ملل متحد دراز کرده اند اما دهه هاست که دیگر همه فهمیده اند سازمان مللِ متحد، درواقع سازمان مللِ “قدرتمند” است و برای مللِ “ضعیف” و بی پناه، کاری نمی کند.

در این میان اوجِ نگون بختیِ افغانستان، پاکستان است.

پاکستان پدرخوانده ی شناخته شده ی طالبان هم با زیر پا گذاشتن تمام موازین بین المللی، رسما و علنا از ابزار نظامی از جمله هواپیماهای جنگنده برای سرکوبِ مقاومت افغانستان و کمک به تسلط طالبان، استفاده می کند و صدایی هم از هیچ یک از قدرتهای جهانی و سازمان های بین المللی در محکومیتِ مداخله یک کشور خارجی در امور داخلی یک کشور دیگر، به گوش نمی رسد.

آری افغانستانی ها همچون برادران ایرانی شان هیچ فریادرسی در جهان ندارند، مگر خودشان به دادِ خودشان برسند.

این همان واقعیتی بود که ژنرال قاسم سلیمانی در گرماگرمِ مقابله با تجاوزِ ۸ ساله ی رژیم بعثی صدام به ایران، فهمید و برای چاره جویی آن، جبهه ی مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا را بنیان گذاری کرد.

و لازم به گفتن نیست که اگر نبود توان موشکی ایران به اضافه ی توانِ متحدانش در جبهه مقاومت در سرتاسر خاورمیانه و غرب آسیا؛ ایران سالها پیش از افغانستان، روندِ دمکراتیزاسیونِ مدنظرِ آمریکایی ها را با حمله ی جبهه ی عربی_اسرائیلی و تجزیه ی “ایران زمین” به چند کشورِ تحت سلطه ی کشورهای عربیِ منطقه، طی کرده بود و اکنون نه نشانی از تاک بود و نه تاک نشان.

این واقعیات نشان می دهد که به دلایلِ تاریخی، نژادِ فارس و شیعه، تنهاست و اکنون برادران و خواهران مان در افغانستان هم راهی جز “مقاومت” ندارند؛ چه در پنجشیرِ همیشه قهرمان و چه در دیگر نقاط افغانستان.

ایرانی ها و افغانستانی ها از یاد نبرده اند که تا حدود ۱۷۰ سال پیش که در جنگ های ایران و روسیه و با توطئه انگلیس؛ افغانستان از خاکِ ایران بزرگ جدا شد؛ ایران و افغانستان ۱ کشور و ۱ ملت واحد بودند

دیگر همه ی جهان فهمیده اند از آمریکا و اروپا و سازمان ملل متحد! دستی برای نجاتِ افغانستان بر نمی آید زیرا همان دستی که ۲۰ سالِ پیش با حمله ی نظامی به افغانستان، طالبان را بُرد این بار طالبان را بازگَردانده است، بی آنکه به آینده و ضجِّه ی کودکان و دختران و زنانِ افغانستانی بیاندیشد.

آینده ی افغانستان از مقاومت پنجشیر و دیگر نقاط افغانستان می گذرد و صد البته که برادران ایرانی نیز از صدر تا ذیل، علی رغم تمام توطئه های جهانی علیه ۲ ملت و دشواری ها و موانع بین المللی که برای مداخله ی نظامی ایران به نفعِ عزیزانِ “هم زبان، هم دین و هم فرهنگ” ش در افغاستان وجود دارد (که البته این مقرراتِ بین المللی شامل تجاوزِ نظامیِ آشکارِ پاکستان نمی شود!)؛ هم دل و غم خوار این عزیزان بوده و صدالبته در روزِ “واقعه” هم در کنار مقاومت افغانستان خواهد بود…

لینک کوتاه : https://eghtesadsalem.com/?p=25650
نظرات کاربران :

مطالب مندرج در بخش "کامنت"، نظراتِ مخاطبانِ سایت بوده و پایگاه خبری اقتصاد سالم قادر به تائید یا ردِّ صحت یا درستی آنها نیست و مسئولیتی در قبال این نظرات ندارد.

دیدگاه شما