انفجار در مجتمع تجاری در تهران / دزدانِ بیت المال و قاسم سلیمانی

مجید معتمدی _ سردبیر پایگاه خبری “اقتصاد سالم”

به این که یک مدیر ارشد دولتیِ فاسد که به بیت المال مردم ضربه زده و من تا کنون بخشی از فسادش را افشا کرده ام (آقای ا.ح.ن مدیرعامل شرکت ت.م.ف)؛ چگونه برایم پرونده سازی کرده و من به عنوانِ ۱ روزنامه نگارِ ضدِّفساد درحالِ رفت و آمد به دادگاه انقلاب! هستم…

که ناگهان صدای انفجار مهیبی می آید و اَبر دودِ ناشی از آن فضا را می گیرد…

جمعیت در کافه به هم می ریزد…

همه به سمتِ محل صدا و دود می دوند…

در تمامِ طبقاتِ مجتمع تجاری همه به سمتِ محلِ انفجار سرازیر شده اند؛

… ذهن من که در جایم میخکوب شده ام اما ناخوادگاه می رود به لیبی، سوریه، یمن، عراق و تمام کشورهایی که در یک دهه اخیر با حمایت آمریکا و با پشتیبانیِ مالی و عملیاتی و اجرایِ سعودی_تکفیری_وهابی به محل تاخت و تاز جنگجویان اجاره ای از اقصی نقاط دنیا، تبدیل شدند و درنهایت نه از تاک نشانی ماند نه از تاک نشان…

“سوریه” با شهرهای تاریخی ای همچون دمشق و حلب و قصه های هزارویک شب، به تَلّی از ویرانه و سنگ و خاک تبدیل شد.

“لیبی” هم به سرنوشتی مشابه دچار شد و گفته می شود مردم لیبی هم اکنون آرزوی بازگشت به دورانِ دیکتاتوریِ روان پریشی همچون “معمر قذافی” را دارند.

یمن هر روز ویران تر از دیروز می شود و طبق گزارش سازمان ملل متحد، میلیون ها کودک یمنی در معرض مرگِ ناشی از سوءتغذیه، گرسنگی و قحطی و بیماریِ ناشی از محاصره ی این کشور هستند.

این ها میراث اروپا و آمریکا و متحدان شانِ همچون عربستان سعودی برای کشورهایی است که مورد حمله ی خارجی یا جنگ داخلی قرار گرفته اند… خرابی و ترور و انفجار و قحطی و کشتار.

با سروصدای جمعیت دوباره به کافه و مجتمع تجاری بازمی گردم… تعدادی از مردم می گویند آسانسور سقوط کرده است اما آسانسور را می بینم که سالم است. عده ای دیگر از سقوطِ یکی از وسایلِ مجتمع می گویند. هنوز منشاء انفجار نامشخص است…

من اما از ۲ چیز می ترسم؛ کشته شدن کسی در حادثه و تروریستی بودنِ آن…

پرس و جوی بیشتر که می کنم و خیالم که از تروریستی نبودن حادثه و نداشتنِ مجروح راحت می شود؛ ادامه ی کنجکاوی را رها می کنم و به کارم و فکرم باز می گردم…

اما ناخودآگاه در دلم می گویم “قاسمِ سلیمانی رحمت بر مادرت”…

اگر نبود درایت، نبوغ و آینده نگری سَربازِ در خاک خفته ی مردمِ ایران در تشکیلِ “جبهه ی مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا” و اگر نبودند سربازانِ فرمانده سلیمانی در سرتاسر جغرافیای مقاومت؛ با اطمینان ۹۰ درصد می توان گفت که تا امروز (۶ بهمن ۱۴۰۰) کشورهای ایران_شیعه ستیز با تهاجم خارجی و فعال کردنِ ۱۰ ها و ۱۰۰ ها گروهک و هسته ی تجزیه ی طلبِ آماده ی فعال شدن در گوشه و کنار کشور و سرازیر کردنِ هزاران مزدور و جنگجوی اجاره ای از لیبی و سوریه و افغانستان و عراق و اروپا و… به ایران، تا کنون این دیار را به آشوب و جنگ داخلی کشیده و در خوشبینانه ترین حالت شاهد ایجاد جنگِ داخلی و ۱۰ ها عملیاتِ تروریستی و انفجار در گوشه و کنار ایران بودیم.

“قاسم سلیمانی” دِینَش را بابتِ لقمه نانی که در این سرزمین و در یک روستای محروم در کرمان خورد، به مردمش و کشورش ادا کرد؛ ای کاش مُفسدان و غارتگران و دزدان بیت المال نیز دِین شان را بابت میلیاردها تومان پولی که از کیسه ی ملت دزده اند، ادا کنند و حداقل از سطح و وسعتِ دزدی شان بکاهند…

کاش از خونِ “سلیمانی” ها خجالت بکشند.