آقای مسیح‌الله صفا! آنچه به چهره کیش خدشه وارد می کند؛ تفکراتِ فاشیستی، نژادپرستانه و ضدِّبشری شماست نه پراید و پیکان / اگر شما در ایران به قدرت برسید با مردم چه می کنید!؟

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، روز گذشته رسانه ها به نقل از “مسیح‌الله صفا، رییس جامعه هتلداران کیش” خبر دادند که ورود خودروهای “پراید و پیکان” به جزیره کیش در ایامِ نوروز ممنوع شده است…

نامبرده در مصاحبه ی خود درباره ی دلایل این تصمیم گفته است: «وقتی افرادی با رختخواب و غذا و خودروی شخصی وارد جزیره کیش می‌شوند، برای اقتصاد و چهره کیش مناسب نیست، متاسفانه مدتی است این نوع سفرها به کیش افزایش یافته است و مسئولان کیش در ایام تعطیلات نوروز برای کاهش این سفرها محدودیت‌هایی را برای ورود خودرو در نظر گرفته‌اند.» (پی نوشت ۱)

اما خوشبختانه امروز “سعید پورزادی، سرپرست سازمان منطقه آزاد کیش” با تکذیب خبر محدودیت ورود برخی خودروها به جزیره کیش در ایام نوروز گفت: شعار ما کیش برای همه ملت عزیز و شریف ایران است و اظهاراتِ رییس جامعه هتلداران کیش را تکذیب کرد.

/مسیح‌الله صفا، رییس جامعه هتلداران کیش/
وای از روزی که “ایران” به دستِ “نامبرده” و هم پیاله هایش بیافتد!
در آن صورت آنها با ایران و ایرانی چه خواهند کرد!؟
ورودِ قشرِ کم برخوردار را به چه مکان هایی ممنوع و محدوده ی استحفاظی و قُرُق شده ی پولداران و اصطلاحا خَر پول ها را به چه مناطقِ دیگری گسترش خواهند داد!؟

در این رابطه نکات زیر بسیار مهم است:

۱_ اگرچه باور کردنی نیست اما رییس جامعه هتلداران کیش صراحتا گفته است حضورِ افرادی که خودروی پراید و پیکان سوارند در جزیره ی کیش؛ “برای اقتصاد و چهره ی کیش مناسب نیست”.

۱/۱_ زبانم لال باد و خدا مرگِ مرا برساند که این کلمات را می نویسم اما متاسفانه باید بگویم که همان طور که همه ی مخاطبان متوجه شده اند؛ صحبتهای نامبرده به این معناست که از نظرِ وی “حضور قشر فقیر و کم برخوردارِ جامعه، برای چهره ی کیش مناسب نیست”.

۲_ بنده به عنوان یک خبرنگار قسم خورده ام حافظِ شان، حقوق و منافعِ “ایران و ایرانی” باشم؛ بنابراین از همین جا به نامبرده اعلام می کنم که آنچه برای اقتصاد و چهره ی کیش مناسب نیست ورودِ پراید و پیکان سواران نیست بلکه؛ “تفکر و الگوریتم های ذهنیِ شما، آپارتایدِ طبقاتی و اظهاراتِ فاشیستی و ضدِّبشری شماست که مستقیما بخشی از این ملتِ رشید را هدف گرفته است”.

۳_ بنده عجالتا از همینجا در دهانِ شما میزنم تا دیگر به خود اجازه ندهید در رابطه با ایرانی؛ اینگونه سخن بگویید و به اطلاعِ تان می رسانم که میزانِ شان، شعور و شخصیتِ خانوادگیِ هر فردی به “نوعِ رفتار و سخنانِ اوست” نه میزانِ پول و دلارهایی که از توریست ها گرفته و در رختخواب و بالش و دیگر نقاط اَش، ذخیره کرده است…

۴_ نامبرده با این اظهارات نشان داده که فاقد حداقل صلاحیت های “اخلاقی و ملیِ” لازم برای تصدیِ سمتِ رییس جامعه هتلداران کیش است بنابراین از نهادهای نظارتی و دولتی می خواهیم نامبرده را از این سمت برکنار کنند.

۵_ به هُتل دارِ! مربوطه نیز یادآور می شوم که فرزندانِ مردمِ ایران و شهدای جان فدای این ملت در طول تاریخِ پرافتخار این سرزمین خونِ پاک خود را فدایِ حفظ و بقای ایران و ایرانی نکردند تا امثالِ شمایی به خود جرات بدهید اینگونه با ملت ایران سخن بگویید و مردمِ ایران را به “فقیر و غنی” تقسیم بندی کنید…

۶_ ما از یاد نبرده ایم زمانی که امثالِ شما هُتل داران! در حال کارِ بزرگ، سخت و عظیمِ “هُتل داری و ثروت اندوزی و دلار روی دلار گذاشتن” بودید؛ فرزندانِ این مردم در جبهه های نبرد در دفاع از جان و مال و ناموسِ ایرانی شهید می شدند…

۱/۶_ بنابراین گوش هایِ تان را باز کنید و بدانید که این مردم، مالک و صاحبِ وجب به وجبِ این آب و خاک هستند و امثالِ شما که “اصولا و ذاتا و اساسا عدد و رقمی نیستید”؛ بسیار بزرگتر از شما هم نمی تواند یک ایرانی را به دلیلِ “پراید و پیکان” سوار بودن از ورود به هربخشی از خاکِ ایرانِ بزرگ بازدارد.

۲/۶_ البته از نظرِ امثالِ شما معادله ی قشنگی ست: ملتِ رشیدِ ایران که قشرِ کمتر برخوردار نیز بخشی از آن هستند، فرزندانِ شان را جان فدایِ این آب و خاک می کنند و امثالِ شما در سایه ی امنیتِ حاصل شده از خونِ پاکِ شهدا؛ هُتل داری می کنید و دلار روی دلار می گذارید و همزمان پدران و مادران و فرزندانِ همان شهدا را به بهانه ی “فقیر” بودن از ورود به “محدوده ی استحفاظی و قُرُق شده ی خود (جزیره ی کیش)” منع می کنید!

۳/۶_ آری! این از نظر شما معادله و معامله ی شیرینی ست اما از نظرِ ما فرزندانِ ایران و سربازانِ این مردم؛ “خیانت و تعدی به حقوق و شانِ ایران و ایرانی ست” و اگر نمی دانستید، حال بدانید که ما هر دستِ متعرضی که به سوی این مردمِ پُرافتخار دراز شود را قطع خواهیم کرد…

۷_ به شما “هُتِلیون، اصحابِ هتل و هُتل داران” یادآوری می کنم مکتب و سیره ی آقا و مولایِ ایرانیان را که تاریخ روایت کرده است؛ علی ع حدود ۱۴۰۰ سال پیش وقتی در بازار “میثم تمار”، از معدود یارانِ خود را دید که “خرما ها را دستچین کرده و خرماهای مرغوب تر را گران تر و خرماهای نامرغوب را، ارزان تر می فروشد؛ بَراَفروخت و به وی خُرده گرفت که تو چرا مردم را به فقیر و غنی تقسیم می کنی!؟” (پی نوشت ۲)

۱/۷_ آنگاه در چُنین سرزمینی که میراث دارِ مکتبِ شیعه و سیره ی علوی ست و بهترین فرزندانِ این مملکت حتی غیرشیعیان و غیرمسلمانانش به عشق علی و فاطمه و اولادش؛ جان فدای وطن و سرزمینِ مادری شده اند، شما بازماندگانِ شهدا را به دلیلِ پراید و پیکان سواری از ورود به بخشی از خاکِ ایران منع می کنید!؟ شما اصلا که هستید!؟ و چه هستید؟ هُتِل دارید!

۸_ با توجه به بخش دیگری از صحبت های نامبرده که در پی نوشت به آن اشاره شده است، به وی یادآوری می کنیم:” مسافرت با خودرو و استراحت در چادرِ مسافرتی و همراه بردنِ آذوقه و کمپینگ؛ یک سبک و شیوه ی مسافرت است و نامبرده که چِنین شیوه ی مسافرتی ای را “خدشه به چهره ی کیش” دانسته است؛ ضمن آنکه باید برای درمانِ سَندرومِ (بیماری) خودبرتربینی و نژادپرستی اَش به پزشک مراجعه کند، باید بابتِ لاطائلاتی که بر زبان آورده نیز از مردمِ ایران عذرخواهی کند”.

پی نوشت:
۱_ بخشی دیگر از دُر اَفشانی های نامبرده را در زیر بخوانید:

رییس جامعه هتلداران کیش با اشاره به سفرهای زمینی به کیش و اقامت در چادر می‌گوید:«متاسفانه این نوع سفر در کیش رواج یافته است و مسئولان منطقه آزاد سعی در ساماندهی چادرها و کمپ‌های نوروزی کرده‌اند تا کمتر به چهره کیش خدشه وارد شود و هم آرامش مسافران دیگر بهم نخورد.»

او با انتقاد از این نوع سفرها به کیش بیان می‌کند:«وقتی یک خانواده با خودرو به جزیره کیش سفر می‌کند و صندوق عقب خودرو آنها پر از مایحتاج، گاز و پیکنیک است و در چادر اقامت می‌کنند؛ و برای تامین هزینه بنزین و ادامه سفر به مسافرکشی در جزیره اقدام می‌کنند، نه تنها از سفر آنها کیش به منفعت نرسیده بلکه متضرر هم شده است چون نه هتلدار، نه رستوران دار ‌حتی تاکسی دار هم سود نبرده و متضرر شده‌اند. از این رو مسئولان منطقه پس ساماندهی مکان‌های کمپ‌ها، اقامت در چادرهای کمپ‌ها را به سه شب کاهش داده‌اند.»

۲_ تاریخ روایت کرده که روزی “میثم تمار” به عادت هر روز، تشتی از خرما بر سر گذاشته و راهی بازار می‎شود. در بین راه به امیرالمؤمنین ‎ع برخورد می‎کند.

علی ع پس از احوال‎پرسی به خرما‎ها نگاه می‎کند و می‎بیند خرماها در دو دسته جداگانه در مقابل هم قرار داده شده‎اند. از میثم می‎پرسد: چرا خرماها را از هم جدا کرده‎ای؟

میثم پاسخ می‎دهد: خرمای مرغوب را از نامرغوب جدا نموده‎ام و هر کدام را به قیمتی می‎فروشم… خرمای مرغوب از نامرغوب گران‎تر است.

حضرت با شنیدن این جملات برآشفته می گوید: ای وای بر من که یارانی چون میثم تمار دارم.

میثم که از دلدادگان علی ع و نوادر پاکان آن دوران بود، دست و پای خود را می‎بازد و به دامن علی ع می‎افتد که مگر چه کار اشتباهی کرده‎ام؟

حضرت می‎فرماید: چه اشتباهی بزرگ‎تر از این که با چنین کاری شکاف طبقاتی در جامعه مسلمین ایجاد می‎کنی و عملاً طبقۀ فقیر و طبقۀ غنی می‎سازی و جامعه را به فقیر و غنی تقسیم می‎کنی؟

بعد حضرت با دستان مبارک خود خرماها را با هم مخلوط می‎کند و می‎فرماید: حالا به بازار برو و بدان که آن کار (طبقه‎سازی فقیر و غنی) زیبندۀ علی و یاران علی نیست.