• کد خبر: ۶۵۹۱۳
  • ۱۴۰۲-۰۲-۰۷ - : ۱۲:۳۵

آ “موسی غنی نژاد” سطلِ آشغال گَردی ها، حاصلِ اندیشه لیبرال هایی همچون شماست / کجای اقتصادِ ایران به تفکرات عدالت طلبِ “علی شریعتی” شبیه است!؟

موسی غنی نژاد (اقتصاددانِ مروجِ اقتصاد لیبرال و بازار آزاد) چند روز پیش در مناظره ای مدعی شده که وضعِ فعلی اقتصاد ایران حاصل و نتیجه ی “تفکراتِ چپ و کمونیستیِ دکتر علی شریعتی در قبل از پیروزی انقلاب است”.

اگرچه هیچگاه گفته های چِنین افرادی را واجدِ ارزش پاسخگویی ندانسته ام؛ اما در این فقره به علتِ دادنِ نسبت های کذب و ناروا به دکتر شهید “علی شریعتی”، عدم شفاف سازی و رفعِ شبهه را جفا به مکتبِ مولای مان علی ع می دانم.

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، در سطور زیر بسیار خلاصه فکت هایی در نقضِ آنچه موسی غنی نژاد مدعی شده؛ ارائه می کنم:

۱_ شهید دکتر “علی شریعتی” اندیشه هایش در اقتصاد مبتنی بر ۲ نظریه و هدفِ “ایجادِ جامعه ی بی طبقه ی توحیدی و برقراری عدالت و برابری و برادری” بین تمامِ اقشار و شهروندانِ جامعه ی ایرانی بوده است.

۲_ آنچه دکتر شریعتی مطرح کرد، وام گرفته از اندیشه های نظری و سیره ی عملیِ مُراد و مولایش آقا امیرالمومنین علی ع بود و خودش نیز در سخنرانی ها و نوشته هایش مکررا به این موضوع تصریح و تاکید کرده است…

۳_ حال چگونه و برچه اساسی افرادی همچون دکترموسی غنی نژاد و دیگر اقتصاددانانِ طرفدارِ اقتصادِ آزاد و لیبرال؛ “علی شریعتی” را مروجِ دیدگاه های چپ و کمونیستی و عاملِ وضع فعلی اقتصادِ ایران می خوانند!؟

دکتر موسی غنی نژاد (نفر سوم از راست)

۱/۳_ اساسا و اصولا بینِ آرمان و هدفِ ایجادِ جامعه ای بدونِ طبقه (شکافِ طبقاتی) و برمبنای عدالت و برابری و برادری؛ با اندیشه های کمونیستی و چپ، چه ارتباطی وجود دارد!؟

۴_ موضوع را تا سر حدِّ امکان ساده و به زبانِ محاوره ای و عامیانه و با مصداق هایی از زمانِ حال، بیان می کنم؛

۱/۴_ منظور از “ایجادِ جامعه بی طبقه توحیدی”، که هدفِ مولای مان علی ع بود و دکتر علی شریعتی نیز به تاسی از مُراد خود این هدفِ شریف و مقدس را تبیین و ترویج می کرد؛ ایجادِ جامعه ای ست که در آن عده ای در برج ها و پنت هاوس ها و ویلاهای صدها میلیارد تومانی زندگی نکنند، درحالیکه بعضی دیگر نانِ شبِ شان را در سطلِ زباله می جویند…

۲/۴_ آیا این هدف که دُکتُرین و برنامه ی عملِ مکتب شیعه و بنیانگذارِ آن علی ع است؛ ارتباطی با تفکراتِ چپ و کمونیستی دارد!؟

۳/۴_ منظور از برقراری عدالت و برابری و برادری در جامعه نیز، این است که همه ی شهروندان از هر قوم و دین و مذهب و گروه با هر عقیده و اندیشه ای؛ از حقوقِ برابر در جامعه برخوردار بوده و ریشه ی هرگونه تبعیض (مالی/عقیدتی/مذهبی/سیاسی/طبقاتی/…) در جامعه باید خشکانده شود…

۴/۴_ آیا امثالِ دکتر موسی غنی نژاد و دیگر اقتصاددان های لیبرال و مروجِ اقتصاد آزاد؛ چُنین اهدافِ مقدسی را در میانِ چپ ها و کمونیست ها سراغ دارند که اندیشه های آقا امیرالمومنین و مریدانش (علی شریعتی) را به آنها نسبت می دهند!؟

۵_ بگذارید شفاف تر سخن بگویم…
اتفاقا این نا برابری ها، شکاف های فاحشِ طبقاتی و آسیب هایی که در سطح جامعه و اقتصاد ما دیده می شود؛ حاصلِ سالها فعالیت و تبلیغاتِ افرادی همچون دکتر موسی غنی نژاد و دیگر مروجانِ اقتصاد لیبرال و رسانه های قدرتمندِ در اختیار آنها به ویژه گروه رسانه ای “دنیای اقتصاد” است که معتقدند “همه چیز را باید به عرضه و تقاضا و اقتصادِ بازار سپرد، و دولت به هیچ وجه نباید دخالتی در بازار و تنظیم قیمت ها داشته باشد”.

۶_ از آقای دکتر موسی غنی نژاد می خواهم به جای “برچسب زدن” به دکترِ شهید و این بازی ها، بگوید که “پول”ِ شرکتها و بنگاه های بزرگِ معدنی و صنعتی که محصولاتِ شان را به نرخِ ارزِ بازار و بدون دخالتِ دولت می فروشند و سودهای کلان و غیرقابل تصوری نیز دارند و نزدیک به صد درصدشان نیز موردِ حمایتِ رسانه ها و بلندگوهای تبلیغاتیِ شما هستند، کجا و به جیبِ چه کسانی می رود!؟

۱/۶_ آیا اگر این معادن و صنایع معدنی و صنایعِ بزرگ؛ “دولتی” می ماندند و سودهای سالانه آنها (سودِ یک ساله ی تنها یکی از این شرکتها به تنهایی ۲۰ هزار میلیارد تومان بوده است / معادلِ حدودِ ۱ ماه یارانه پرداختی به تمام مردمِ ایران) به خزانه ی دولت می رفت؛ و برای مردم هزینه می شد، برای مردمِ ایران بهتر نبود تا اینکه این سودهای غیرقابل شمارش به جیبِ عده ای خاص برود!؟

۲/۶_ آقای دکتر موسی غنی نژاد، اقتصاد دان!
ما و مردمِ ایران را چه فرض کرده اید که اینگونه سخن می گویید! آنچه گفتم بس است یا شفاف تر سخن بگویم و آدرس بدهم؟

۷_ حاصلِ همین تفکرِ اقتصاد لیبرال و اجرای آن و سگِ هار و دَرَنده ی “بازار آزاد” که امثالِ شما به جانِ مردمِ ایران انداخته اید؛ همین جامعه ای ست که شکافِ طبقاتی در آن موج می زند و پولدارانِ آن هر ماه پول دارتر، و فقیرانش هر ماه فقیرتر می شوند زیرا همه چیز را به بازار و عرضه و تقاضا سپرده اند؛

۱/۷_ و “بازار” چه هیولایِ بی رحمی ست که گرسنه گیِ یتیمان و آوارگیِ زنان سرپرستِ خانوار و هزاران درد و بدبختی؛ اساسا پشیزی برایش اهمیتی ندارد زیرا تنها و تنها پول را می شناسد و سود را…

۸_ آقای موسی غنی نژاد! به شما یادآوری می کنم که اگر دکتر علی شریعتی ۴۵ سال پیش شهید شده و دستش از این دنیا کوتاه است، اما ما بچه شیعه ها و مریدانِ علی ع هنوز زنده ایم و نمی گذاریم امثالِ شما به اسمِ “اقتصاددان و علمِ اقتصاد”؛ راه های تسلطِ ثروتمندان بر فقرا و مملکت را، تئوریزه کرده و به خوردِ ملت بدهید… و فراتر از آن مریدان مکتبِ علی و ادامه دهندگانِ راهِ مولا در مبارزه با شکافِ طبقاتی، ثروت اندوزیِ سرمایه داران و فقیرترسازیِ فقرا را؛ چپ رَوی و تفکراتِ کمونیستی بخوانید و با این برچسب ها از “میدان” به دَر کنید…

۹_ نویسنده سطور به عنوان روزنامه نگاری که در حدود ۲۰ سال اخیر حوزه ی تمرکزِ کاری ام، اقتصاد و مبارزه با فساد بوده است صراحتا اعلام می کنم “چپ و کمونیست و لیبرال و… هرآنچه دیگری که به بقیه نسبت می دهید”؛ امثالِ شما هستید که لِه شدنِ مردم زیر چرخ دهنده های اقتصادِ آزاد و لیبرال تان را می بینید، اما حمایت از منافعِ سرمایه داران و اقشارِ ثروتمند را رها نمی کنید و بدتر اینکه، آنان که با تاسی از مکتبِ مولایِ شان علی ع به دنبالِ مبارزه با شکافِ طبقاتی و عدالت و برابری و برادری هستند را “متهم” می سازید…

۱۰_ در آخِر یادآوری می کنم که من و شما سن و سالی داریم و به زودی در روزِ جزا باید پاسخگوی اعمالِ مان در دادگاه عدل الهی باشیم و در این دادگاه هیچ کس و هیچ چیز جز اعمال مان؛ به دادِ ما نخواهند رسید.

 

لینک کوتاه : https://eghtesadsalem.com/?p=65913
نظرات کاربران :

مطالب مندرج در بخش "کامنت"، نظراتِ مخاطبانِ سایت بوده و پایگاه خبری اقتصاد سالم قادر به تائید یا ردِّ صحت یا درستی آنها نیست و مسئولیتی در قبال این نظرات ندارد.

  1. احمدعلی گفت:

    در رنگین کمان بودن شریعتی همین بس که کتاب فاطمه فاطمه است را می نویسد و زنان را به حجاب دعوت میکند ولی زن خودش در اروپا بی حجاب زندگی میکرد

  2. بهمن آبادی گفت:

    سلام.
    ممنون از گزارش و البته روشنگری خوبت آقای معتمدی

    چند سال اتفاقا در روزنامه کار می کردم و مطلبی از آقای غنی نژاد درباره دکتر شریعتی از ایشان خواندم که استاد انقلاب را به جزم اندیشی درباره اقتصاد متهم کرده بود. تلاش داشتم در همان روزها با مراجعه به کتاب های دکتر شریعتی، نقدی بر نوشته ایشان بنویسم اما به دلایلی نشد.
    دقیقا اقتصاد آزاد اینها به آن گونه که تبلیغ می کنند، اگر خوب می بود، چندین میلیون فقیر در آمریکای ۲۲۰ میلیون نفری و مدعی آزادترین اقتصاد جهان نمی داشتیم.
    اقتصادی که اینها می گویند، چپاول و غارت دیگر کشورها برای آسایش مردم خود و البته بستن دهان آنها برای حکومت بیشتر است. نگاهی به جنگ افروزی های یک قرن گذشتۀ آمریکا و سایر متحدانشان، حاکی از همین تفکرات است.
    چون ایران نمی خواهد باج دهنده آمریکا و رژیم جعلی باشد، این تحریم ها را سرش آورده اند تا مردم را به حد جنون برسسانند و درنتیجه نظام جمهوری اسلامی از درون متلاشی شود.
    اما خداوند خواسته تا ایران اسلامی هر روز قدرتمند تر از گذشته روی پای خود بایستد و مراحل افتخار را طی کند و مزدوران و غربی ها را انگشت به دهان وادارد. ایران اسلامی بر اقتصاد تحریم زده غرب نیز فائق خواهد آمد و آن روز این حکومت های ظالم ، خودشان متلاشی خواهند شد.

  3. مرتضی پروردگاری گفت:

    دیشب این مناظره دلچسب را دیدم
    از حدود ۱۲ شب شروع کردم به دیدن تا ۲:۲۵ دقیقه بامداد اصطلاحا پلک هم نزدم
    با توجه به قسمتهای بریده شده ای که در فضای مجازی پخش شده بودند انگیزه ای در من ایجاد شده بود که این مناظره را به طور کامل ببینم
    پرفسور مسعود درخشان شروع کردند به صحبت
    در مورد روحیه انقلابی و تفکر انقلابی صحبت کردند
    نوبت به استاد غنی نژاد رسید
    استاد از پایه اقتصاد شروع کردند ،نقدی بر قانون اساسی زدند که از نظریات چپ در نوشتار قانون اساسی استفاده شده،ایشان پایه ناهنجاری های اقتصادی ایران را همینجا اشاره کردند در حالی که پرفسور درخشان به شدت تکذیب کرده و به جای اینکه بر نظریه استاد غنی نژاد نقد کنند به خود آقای غنی نژاد نقد کردند که لغات جعلی استفاده میکنید
    این اتفاق بارها و بارها در مناظره افتاد و استاد غنی نژاد با مستنداتی این اتهامات را رد کردند
    متاسفانه این دو تفکر که هر دو دلسوز ایران هستند تا پایان مناظره نتوانستند نقطه مشترکی پیدا کنند
    نظر استاد غنی نژاد این بود که در هر کاری باید به متخصص آن کار مراجعه کرد
    به یاد دارم مقام معظم رهبری در چند زمینه در سخنرانی ها به امری بر خوردند که خودشان فرمودند من متخصص این امر نیستم و متخصصان باید نظر بدهند و ما تلاش میکنیم راه اصلح را انتخاب کنیم
    حال پرفسور درخشان در حین مناظره گوشی را به زیر میز برده تا سخنرانی های امام (ره) یا مقام رهبری را خطاب قرار دهند که اگر استاد غنی نژاد نقدی بر اصل موضوع اقتصادی زد ایشان را با انگ مرتد خطاب نمایند
    در تمام طول مذاکره بحث به مسایل پایه ای پرداخته شد و پرفسور درخشان بارها با مجری برنامه مسئله زمان را رسیدگی کرده و در آخر میگفتند شما وکیل هستید
    نمیدانم چگونه میشود از داخل گوشی و رهنمود های امام، راه اقتصادی ترسیم کرد که در این ۴۴ سال حتی نتوانسته ایم ۲ساعت و ۲۰ دقیقه استدلال علمی در رد استدلال طرف مقابل ترسیم کنیم
    مگر چه میشود بگوییم اقای غنی نژاد استدلال شما تا اینجا درست از این قسمت به بعد بنشینیم راهی اقتصادی با فرهنگمان ترسیم کنیم،و واقع بین باشیم
    بگوییم شما تعلق خاطر به فلان اقتصاد دان دارید ما به نظریات امام ،بنشینیم اینها را بهم نزدیک کنیم
    فکری کنیم به اینکه ۲۰ تا ۳۰ سال دیگر هرم جمعیتی ایران پیر میشود
    از کجا حقوق این بازنشسته ها تامین خواهد شد
    کدام کارخانه مواد اولیه دارو به درد ۳۰ سال آینده خواهد خورد
    اگر اقتصاد اصلاح نشود آن روزها واقعا سخت خواهد بود،
    تا کی ۸ سال این نظر ،۸ سال بعدی نظر مخالف،
    راهکار منتخب دو نظر کجاست؟!
    مناظره به جاهای خوبی میرسید اگر وقت برنامه ۱ ساعت بیشتر بود
    تازه رسیدیم به بانک و سکه که مجری اعلام کرد وقت برنامه تمام شده و آنتن گرفته میشود
    با احترام فراوان به هر دو استاد و آرزو قلبی شاگردی برای هر دو عزیز

  4. حافظ گفت:

    شمع حق را پف کنی تو ای عجوز
    هم تو سوزی هم سرت ای گنده پوز
    کی شود دریا ز پوز سگ نجس
    کی شود خورشید از پف منطمس
    چون تو خفاشان بسی بینند خواب
    کاین جهان ماند یتیم از آفتاب
    رو دعا کن که سگ این موطنی
    ورنه اکنون کردمی من کردنی

  5. ایرانی گفت:

    علی شریعتی فرزند خلف مکتب امیرالمومنین علی ع بود که در آخر توسط دشمنان مولا به شهادت رسید.
    آنانکه که به دکتر شریعتی، انگ و برچسب چپ روی و کمونیست بودن می زنند، در خوشبینانه ترین حالت، یا اندیشه ها و نظریه های دکتر را متوجه نشده اند و یا اینکه دچار حقد و کینه و عقده نسبت به مکتب مولا علی و مریدانش هستند…
    مگر می شود به کسی که بر جویبار زلال انذیشه و عمل علی ع نشسته و سیراب شده، برچسب کمونیسم زد!؟
    کمونیست خود شما هستید که اینگونه سرمایه ملی و نظری و نمادهای این مردم را تحریف می کنید…

  6. بیننده گفت:

    نگارنده این مقاله نیز بنا را به انگ و برچسب زدن گذاشت این که هرکس کم میاورد چنین میکند یکی از فرزند درخشان دراسراییل و یکی از سرمایه شرکتهای غنی پور .افراط وتفریط و بی تعالی بحداعلی .پرفسور ما ک این باشه ۴۰سال دیگه ام وضعمان همین است

  7. خصوصی سازی = تورم سازی گفت:

    ریشه اصلی تورم ( عامل داخلی) ؛ از دست رفتن درامدهای بزرگ دولت (عموم مردم) است .
    ریشه اصلی تورم ( عامل داخلی) ؛ تاراج صنایع و معادن دولتی است !
    مساله ساده ایست .

  8. کمیسیون غیر اقتصادی مجلس گفت:

    کمیسیون غیر اقتصادی مجلس
    کمیسیون اقتصادی فعلی و مجالس پیشین ، متهمین اصلی افزایش تورم هستند .
    اگر قوانین کارا و نظارت قاطع داشتیم ، این همه رانت و تورم وحشتناک ، با این همه رشد صادرات و منابع سرشار نفتی و معدنی ، نداشتیم .

  9. محقق گفت:

    خصوصی سازی = تورم سازی

  10. رستگار گفت:

    در خیلی از سازمان‌ها هیئت علمی دانشگاه با حفظ سمت آموزشی به دولت مامور شده اند و عملا هم استاد دانشگاه هستند و هم مدیر کل ،هم از دانشگاه حقوق می گیرند و هم از دستگاه اجرایی ماهیانه ۱۷۵ ساعت اضافه کار می گیرند !!!اگر استادی با حفظ سمت آموزشی به دستگاه اجرایی مامور شده است یعنی اینکه صبح تا ظهر در اداره و دستگاه اجرایی حضور دارد و برای انجام وظایف آموزشی از ظهر تا عصر به دانشگاه می رود خب این شخص کجا برای دستگاه اجرایی اضافه کار انجام داده است که ماهیانه ۱۲ میلیون تومان اضافه کار بگیرد ؟و ماهی ۷ میلیون تومان رفاهیات!؟در همین حال حاضر ۵۰ نفر هیئت علمی بعنوان معاونین سازمان ملی استاندارد ایران و همچنین مدیران کل این سازمان در استان‌ها به همین شکل مامور شده اند و از دو منبع دارند حقوق می گیرند که غیرقانونی است زیرا برای اضافه کار نکرده پول می گیرند ..در ثانی اگر ساعات آموزشی و برنامه درسی این افراد از دانشگاه گرفته شود در ساعات اداری در دانشگاه مشغول تدریس هستند ….تنها راه این افراد ماموریت دائم از دانشگاه به دولت است که بخاطر منافع آن اکثرا نمی پذیرند و غیر قانونی همزمان دو شغل تمام وقت دارند که در تداخل صد در صد هستند .

  11. ناشناس گفت:

    برای این که اراجیف ننویسی، بهتره اصلا چیزی ننویسی.

دیدگاه شما