تحلیلگر ایرانی مطرح کرد: پاسخ ایران، به ترورهای مستمر و متعدد اسرائیل چگونه باید باشد / بنیامین نتانیاهو، چه اهدافی را دنبال می کند

نتانیاهو فکر می کند “بچه زرنگِ” کلاس است؟!

مجید معتمدی _ روزنامه نگار و تحلیلگر

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، در شرایطی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی سلسله عملیات های ترورِ شخصیت های محور مقاومت را در کنارِ کشتار و نسل کُشی مردم لبنان و فلسطین، دنبال می کند؛ یک پرسش کلیدی مطرح است:

نتانیاهو از سلسله عملیات های ترور، درنهایت چه “هدف” ی را دنبال می کند!؟

پاسخِ درست به این پرسش کلیدی، به ما کمک می کند که به این پرسش پاسخ دهیم که “واکنشِ” ایران و مقاومت به این تاکتیکِ صهیونیست ها؛ چه باید باشد!؟

در این موارد، نگارنده بر این عقیده است:

۱_ هدفِ اصلی و اولِ بنیامین نتانیاهو از سلسله عملیات های ترور در حدود ۱ ماه اخیر، شکستنِ فشار افکار عمومی در داخل سرزمین های اشغالی و سرپوش گذاشتن بر شکست های سنگینِ خود از مقاومت؛ از روز عملیات طوفان الاقصی تا کنون بوده است.

۱/۱_ باید توجه داشت که نتانیاهو، پرونده های باز فساد مالی در اسرائیل دارد و بلافاصله پس از از دست دادن منصب نخست وزیری، پرونده های وی به جریان خواهد افتاد؛ بنابراین وی به “پیروزی” در برابر مقاومت، نیازِ حیاتی و شخصی دارد.

۲_ اما هدف دومِ نتانیاهو، گسستنِ زنجیره ی محاصره ای ست که محورِ مقاومت در پیرامونِ مناطق اشغالی فلسطین (موسوم به اسرائیل) شکل داده است؛ از مقاومتِ لبنان در شمال سرزمین های اشغالی تا غزه و کرانه باختری و جولان و سوریه و عراق و یمن و ایران.

۳_ هدف نخست وزیر رژیم صهیونیستی این است که با ترورِ چهره های مقاومت، آن هم در بازه زمانی کوتاه و مستمر، “اتاقِ فکرِ مقاومت” را از تعادل خارج کرده و وادار به واکنش های احساسی و هیستریک کند، به این معنا که:

الف_ محورهای مقاومت وارد جنگ همه جانبه با صهیونیست ها شوند

ب_ مقاومت به ساکنان در سرزمین های اشغالی و کودکان، حمله کند. (چشم در برابرِ چشم / سنگ در برابرِ سنگ)

۴_ در چُنان موقعیتی، بدون شک و تردید، غربی ها به رهبری آمریکا؛ در دفاع از رژیم اشغالگر صهیونیست وارد عمل شده و در جنگ ی همه جانبه، تمام محورهای مقاومت را مورد حملاتِ

الف_ شدید

ب_ ممتد

ج_ غیرانسانی

د_ بدون توجه به مصونیت غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی

قرار خواهند داد…

۵_ بنیامین نتانیاهو چِنین پِلَنی را طراحی کرده تا یکبار برای همیشه:

الف_ ضربه ای کاری و کشنده

ب_ و غیرقابل جبران

به محورهای مختلف مقاومت وارد کند.

۶_ در صورت وقوع این سناریو و کمک به نخست وزیر اشغالگر برای کامل شدنِ برنامه اش:

الف_ نتانیاهو به عنوان یک “قهرمان” در اسرائیل و حامیان ش در جهان شناخته شده و تمام پرونده هایش ازجمله پرونده های فساد مالی و بی کفایتی در مقابله با عملیات طوفان الاقصی و مقاومت فلسطین در غزه و کرانه باختری در یک سال اخیر و … بسته خواهد شد.

ب_ ضربات وارده به محورهای مقاومت و به ویژه “زیرساخت” های آن، سنگین و شاید غیرقابل جبران خواهد بود.

۷_ نباید تردید کرد که آمریکا و انگلستان به عنوان پدران معنوی و حامیان اصلی رژیم صهیونیستی در جهان، از این “نقشه” آگاه هستند و علی رغم دروغ های گفته شده مبنی بر بی اطلاعی از ترورهای انجام شده، تمام اقدامات صهیونیست ها، با اطلاع و حمایت “اطلاعاتی و لجستیکِ” آنها صورت می گیرد…

حال در چِنین “فضا” یی که شرح آن رفت، پرسش مهم این است که ایران و محور مقاومت برای خنثی سازی پِلَن نخست وزیر رژیم صهیونیستی و حامیانش؛ چه باید بکنند!؟

در این رابطه نگارنده معتقد است:

۱_ ایران و مقاومت نباید وارد “چرخه” ای از پاسخ شوند، که “مشروعیتِ” راه انداختنِ جنگ و درگیری منطقه ای را به صهیونیست ها و نخست وزیر آن بدهد.

۲_ نباید فراموش کرد که ترورهای اخیر، نه ناشی از “ضعفِ مقاومت؛ بلکه ناشی از قدرت و موفقیتِ آن است…

۳_ “راهبردِ” مقاومت و فرماندهیِ آن در قرار دادنِ اشغالگرانِ صهیونیست در زنجیره ی محاصره ی محورهای مختلف مقاومت از غزه و کرانه باختری، تا یمن و ایران؛ باعث شده:

الف_ “ساکنان” در سرزمین های اشغالی در چرخه ی دائمی “نا امنیِ روانی” و ترس از عملیات ها و ضرباتِ مقاومت قرار بگیرند.

ب_ به همین دلیل روندِ هجوم و مهاجرتِ صهیونیست ها و اسکان شان به سرزمین های اشغالی تقریبا متوقف شده و درمقابل؛ “مهاجرتِ معکوس” شکل گرفته است، به این معنا که کسانی که می توانند، از سرزمین های اشغالی فرار می کنند…

ج_ دقیقا همین “روند” است که هستی و آینده ی رژیم صهیونیستی را به خطر انداخته است، به این معنا که، “اسرائیل” دیگر آن سرزمین موعود و وعده داده شده ای که قرار بود تمام صهیونیست ها از تمام جهان در آنجا جمع شوند، نیست!

د_ درمقابل، اسرائیل به “مکان” ی تبدیل شده که نه تنها آرامش و امنیتِ روانی؛ بلکه امنیتِ جانی نیز برای اشغالگرانِ صهیونیست وجود ندارد و نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ارتش آن هر تعداد دیگر که ترور کند، نمی تواند این واقعیتِ شکل گرفته را تغییر دهد.

۴_ در شرایطی که وصف آن رفت، تنها عاملی که می تواند “امید” را به ساکنان در سرزمین های اشغالی بازگرداند؛ شرایطی ست که:

الف_ “محورهای مقاومت” و به ویژه زیرساخت های آن، نابود شده باشند.

ب_ به این معنا که دیگر جنبش هایی به نامِ حماس، حزب الله، انصارالله و… وجود نداشته باشد.

۵_ در همین رابطه علی رغم تمام ترورهای صورت گرفته در چهره های مقاومت، باید به این “واقعیتِ” بسیار مهم و راهبردی توجه کرد که:

الف_ اگرچه جناب سیدحسن نصرالله و تقریبا کادر فرماندهای نظامی آن ترور شدند اما،

ب_ زیرساخت ها و توانمندی های حزب الله همچنان قدرتمند و برقرار است.

ج_ این واقعیت درباره حماس در غزه، پس از یک سال مقاومت در برابر نسل کُشی صهیونیست ها که حدودِ ۴۰ هزار شهید به جای گذاشته است نیز صدق می کند.

د_ همین واقعیات نتانیاهو را به این نتیجه رسانده که تنها راه غلبه بر مقاومت، راه انداختن “جنگ منطقه ای” و کشاندن آمریکا و انگلستان و اروپا و اعراب به جنگ؛ برای نابودی زیرساخت های مقاومت است.

۶_ اما فراتر از نکات گفته شده، برخی “حاشیه” ها نیز وجود دارند که، درحد متن حوادث، مهم هستند:

الف_ “ارتجاع عرب” و کشورهای عربی منطقه با رهبری عربستان سعودی، امارات و بحرین، برای درگرفتن جنگ منطقه ای بین ایران و مقاومت با اسرائیل و آمریکا و انگلستان و اروپا؛ “لحظه شماری” می کنند.

ب_ مقامات و رهبرانِ ارتجاع عرب علی رغم “لفاظی هایی” که در محکومیتِ جنایات و نسل کُشی اسرائیل می کنند، درعمل درحال کمکِ “لجستیک و اطلاعاتی” به اسرائیل هستند؛

از این اعراب که حتی به اقوام و هم خون ها و هم نسل های خود در فلسطین و غزه و لبنان و یمن و… “رحم” نمی کنند، انتظار دارید به ایران و ایرانی، که در چند صد سال اخیر، آنرا دشمن پنداشته اند، رحم کنند!؟

ج_ شک نباید کرد که درصورت هرگونه جنگی درمنطقه، “ارتجاع عرب” از جبهه ی مقابل ایران، دفاع و حمایت خواهد کرد…

د_ این واقعیت، در ۸ سال جنگ تحمیلی و تجاوز صدام حسین تکریتی به مامِ وطن ایران زمین، تجربه شده است.

۷_ اما موضوع فقط اعراب منطقه نیستند.

ترکیه و رژیم مستقر در باکو نیز موضعی کم و بیش یکسان با اعراب خواهند داشت…

۱/۷_ درشرایطی که ترکیه و باکو منتظر فرصتی برای حمله به مرز ایران و ارمنستان و تسخیر این منطقه برای راه اندازی کریدور زنگزور هستند؛ درصورت وقوع جنگ درمنطقه، چه مواضعی اتخاذ خواهند کرد!؟

۸_ در مورد روس ها نیز تفاوت چندانی وجود ندارد.

در شرایطی که روسیه در اوکراین در برابر ناتو و آمریکا، دروضعیتی مشابهِ “تعلیق” قرار دارد؛ منافعِ این کشور دربرابرِ ایران و محور مقاومت چه خواهد بود!؟

آیا قدرتِ “ایران و مقاومت” به نفع روس ها خواهد بود یا درگرفتنِ جنگی بزرگ و منطقه ای در خاورمیانه و غرب آسیا، که بخشی از توانِ آمریکا و ناتو را از “اوکراین” و مقابله با روسیه؛ به خاورمیانه و ایران و مقاومت “منحرف” کند!؟

۹_ درپایان اگرچه سخن برای گفتن بسیار است اما به طور خلاصه و مفید، نگارنده معتقد است که:

“ایران قوی و مقاومت”، امانت و میراثِ بهترین فرزندانِ ایران از جنبش های ضداستعماری و ضداستبدادی سده های اخیر به ویژه:

الف_ مشروطه

ب_ دولت ملی دکتر محمدمصدق

ج_ انقلاب اسلامی ۵۷

د_ ۸ سال مقاومت دربرابر تجاوز عراق به خاک وطن

ذ_ و شهدای مقاومت

است، و در این برهه حساس و تاریخی، “حفظ و بقا” ی ایران و مقاومت؛ مهمترین هدف خواهد بود.

۱۰_ بگذارید بنیامین نتانیاهو و بوق های تبلیغاتی اش در داخل و خارج از کشور، هرچه می خواهند بگویند اما ما؛ شیعیان علی بن فاطمه بنت اسد س هستیم که هم دوران سکوتِ ۲۵ ساله ی آقا را در تاریخ خوانده ایم، هم صلح فرزندش حسن را و هم جنگِ مولا حسین ع را..‌.

۱۱_ ما جز مصلحتِ این سرزمین و تنها متحدانِ خود در محور مقاومت، به هیچ چیز نمی اندیشیم.

در همین رابطه، گزارش های زیر را بخوانید:

تحلیلگرِ منتقد مطرح کرد:
با تغییر حکومت در ایران، چه اتفاقی می افتد / تنها متحد استراتژیک ایرانیان در جهان کیست

نکاتی بسیار مهم درباره خبر ترور سیدحسن نصرالله / موضوع، فراتر از یک شخص است

صدای سیدحسن نصرالله، جاودانه شد / به آقا و مولای مان تسلیت می گوییم