واکنش ها به توئیت دختر افغان درباره کاهش جمعیت ایران: اظهار عقیده آزاد است / افغان ستیزی، تبدیلِ فرصت به تهدید است

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، در این رابطه نکات مهمی باید مدنظر قرار گیرد:

۱_ جهانِ امروز، جهانِ بدون مرز است و دیگر “ایرانی و افغانستانی و غیره”؛ معنایی ندارد.

۲_ در دنیای امروز، تنها یک مفهومِ متصلب، غیرقابل خدشه و مقدس وجود داشته و به منزله ی ناموسِ مردم هر کشوری ست که همان “منافع ملی” جامعه است.

۳_ منافع ملی ایران نیز حکم می کند اتباع افغانستانی که به ایران مهاجرت کرده اند و بخشی از آنها نیز در ایران به دنیا آمده اند؛ در جامعه ی ایرانی پذیرفته شده و “هضم” شوند.

۴_ نکته ی مهم در این رابطه این است که اتباع افغانستانی و هر کشور دیگری، به ارزش های بنیادینِ جامعه ایرانی و گوهره ی تمدنیِ “ایران_شیعه” احترام گذاشته و به هیچ وجه “مُتعرضِ” این اصول نشوند.

۵_ به عنوان یک مصداقِ مهم در همین رابطه، سازمان های امنیتی کشور باید نظارت کنند که آن دسته از اتباع افغانستانی که تحت تاثیر ایدئولوژیِ “تکفیری_وهابیِ” عربستان سعودی و گروه های تروریستی همچون داعش هستند؛ تحت عنوانِ “پناهنده و مهاجر” وارد ایران نشده و سلول های تروریستی و سرطانی در کشور تشکیل ندهند.

۵_ به جز استثنای خاصِ ذکر شده در بالا، باقیِ اقوام و مذاهب افغانستانی از نزدیکان به فرهنگ و مذاهبِ ایران زمین بوده و باید با برنامه ریزی مناسب؛ حضور آنها به یک “فرصت” برای کشور تبدیل شود.

اکثریت قریب به اتفاق افغانستانی ها در ایران به کار شرافتمندانه و مدیریت خانواده و زندگی مشغول هستند

۶_ درواقع باید توجه داشت که صرفِ اختلاف نظر و سلیقه با اتباع افغانستانی نباید باعث ایجادِ دودستگی بین ۲ ملت که اتفاقا از تاریخ و فرهنگ و ریشه مشترک برخوردار هستند، بشود.

۱/۶_ به عنوان مثال روز گذشته توئیتی از دختر نوجوان افغان، درباره ی کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران منتشر شد که بحث ها و حاشیه های زیادی را نیز به دنبال داشت.

۲/۶_ با این حال به نظر می رسد که چِنین حساسیتی نسبت به اظهاراتِ احساساتی یک دختر نوجوان که فاقدِ هرگونه جایگاه و قدرتی در جامعه ی ایران است؛ چندان منطقی نبوده و جای فرهنگ مدارا در این نمونه ها خالی است.

۷_ همچنین اخیرا اخباری درباره ی وقوع جرائم خشن و نفرت بار همچون دزدی و تجاوز به عنف از سوی تعدادی از اتباع افغانستانی در رسانه های داخلی و خارجی منتشر شده که برخی نیز تمایل داشته اند از این اخبار برای دمیدن در تنورِ “اَفغان ستیزی” استفاده کنند…

۸_ در این موارد باید توجه داشت که گناه چند نفر را به پای یک جمع و قوم نمی نویسند، ضمن اینکه شاید عدم ساماندهیِ برخی از اتباع خارجی و وجودِ اتباع غیرمجاز و شناسایی نشده؛ نیز در وقوع برخی جرائم نقش داشته است که این نقیصه باید از سوی سازمان های مربوطه رفع شود.

۹_ درمجموع باید گفت به جای “اَفغان ستیزی” که پروژه ی برخی جریان های تروریستی در کشور افغانستان و همچنین ایران ستیزان در خارج از کشور نیز هست؛ باید تلاش شود جریانِ “جامعه پذیری” و نهادینه سازیِ ارزش ها و اصولِ جامعه ی ایرانی در میانِ اتباع مهاجر افغانستانی که ایران را برای زندگی انتخاب کرده اند، تقویت شود.

۱۰_ بدیهی ست که این کار نیاز به برنامه ریزی و اجرا از سوی دستگاه های مسئول دارد.

۱۱_ در پایان ذکر این مهم خالی از لطف نیست که یکی از مهمترین هنرها و تخصص های فرمانده ی شهید “قاسم سلیمانی” که از او فرمانده ای نخبه و برجسته در سطح منطقه و جهان ساخته بود؛ تواناییِ “تبدیل تهدیدها به فرصت” بود…

۱/۱۱_ در همین رابطه رسانه ها و مردم و مسئولان باید مراقب باشند که با “اَفغان هراسی”، واقعیتِ حضور و فرصت های ناشی از حضور اتباع و مهاجرانِ افغانستانی در ایران؛ به تهدید تبدیل نشود!

۲/۱۱_ فراموش نکنیم این دقیقا همان هدفی است که برخی طیف های تروریستی در افغانستان و همچنین ایران ستیزان در سرویس های اطلاعاتی و رسانه های خارجی؛ به دنبال آن هستند تا موجی از ناآرامی و درگیری به این بهانه ایجاد کنند که در آن خشک و تَر با هم می سوزند…

۱۲_ همچنین به آن دسته از رسانه ها و افرادی که با هر اتفاق و خبری از “اخراجِ دسته جمعیِ افغانستانی ها از ایران” سخن می گویند؛ باید یادآوری کنیم که بزرگی و اصالتِ ایران در طول تاریخ به اخلاق و رعایت ارزش های بشری و انسانی بوده است…

۱/۱۲_ آیا می شود خانواده ای که در ایران شکل گرفته و فرزندانِ آن در ایران به دنیا آمده اند و در ایران درس می خوانند و کار می کنند را به یکباره از خانه و زندگیِ خود اخراج کرد!؟

۲/۱۲_ آیا متوجه می شوید شنیدنِ هر روزه ی این سخنان با روح و روانِ پناهجویان و مهاجرانِ افغانستانی که در ایران خانواده تشکیل داده و محترمانه و شرافتمندانه؛ در حالِ کار و زندگی هستند، چه می کند!؟