مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، وی بعدها فاش کرد که منظورش از “پیرمحمد احمدآبادی”؛ همان دکتر “محمد مصدق” بوده است با این حال به دلیل سرکوب و سانسور شدید رژیم محمدرضا شاهی پس از کودتا؛ مجبور به استفاده از این “نام مستعار” شده است.

متن این شعر به شرح زیر است:

دیدی دلا که یار نیامد
گَرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبح زَرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وان ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غم‌گسار نیامد
آن کاخ ها ز پایه فروریخت
و آن کَرده ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
خشکید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو وان حصار نیامد
زی تشنه کشتگاه نجیبت
جز ابر زَهربار نیامد
یک از آن قوافل پر با
ران گهر نثار نیامد
ای نادر نوادر ایام
کت فرّ و بخت یار نیامد
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صف کارزار نیامد
افسوس کان سفاین حری
زی ساحل قرار نیامد
وان رنج بی حساب تو دردا ک
چون هیچ در شمار نیامد
وز سفله یاوران تو در جنگ
کاری به جز فرار نیامد
من دانم و دلت که غمان چند
آمد ور آشکار نیامد
چندان که غم به جان تو بارید
باران بر کوهسار نیامد

این شعر و حواشی مرتبط با آنرا، با صدای دلنوازِ شاعر خراسانی  (مرحوم مهدی اخوان ثالث) در فایل زیر بشنوید:

در گزارش زیر خلاصه ای از روزِ سیاه کودتا و عملکرد فواحش و چماقداران در برکناری دولت ملی را بخوانید:

داغی که پَری بُلَنده و فاحشه آمریکایی بر دلِ مردم ایران گذاشتند

به احترامِ پیرمرد وطن دوست و خادم، ۱ دقیقه بایستید

در پایان پیشنهاد می شود، راس ساعت ۲۱ امشب ۲۹ اسفند ماه که سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران به دست دکتر محمد مصدق است؛ به احترام این مرد بزرگ و وطن پرست، در هر جایی که هستیم، ۱ دقیقه بایستیم.